دانشگران طرح تحول شهرستان سرباز |
|
از آنجایی که حیثیت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه افراد خانواده بشری، براساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است و از آنجایی که بیتوجهی، بیاعتنایی و تحقیر حقوق انسانها منجر به خشم وجدان بشری و تنزل شأن انسانی میشود، بدیهی است که در همه حال و در همه شرایط باید حقوق انسانها را در اولویت قرار دهیم. اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز به منظور پاسداشتن حقوق انسانی افراد تهیه شد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر بهعنوان یک استاندارد مشترک برای همه مردم و ملتها ضامن احترام، شأن، عدالت و آزادی است. بنابراین میتوان این حقوق انسانها را به شرایط بلایای طبیعی و بحرانها نیز تعمیم داد. برخی از اصول مهم در این باب عبارتند از: اصل ٣- هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
اصل ١٧- هر انسانی به تنهایی یا با شراکت با دیگران حق مالکیت دارد.
اصل ٢١,٢- هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.
اصل ٢٢- هر کسی بهعنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بینالمللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلبناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانه شخصیت خویش به دست آورد.
اصل ٢٥,١- هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابلقبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش ازجمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد در زمانهای بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهرهمند شود.
این تصویر از جهان که در آن، تلفات انسانی همواره وجود دارند، تصویر بسیار غمانگیزی است که توسط آمار و دادههای مختلف تأیید میشود.
بهطور کلی و جهانی، خسارات وارد شده از طرف بلایای طبیعی به افراد، اقتصاد، داراییها، اجتماع و محیطزیست درحال افزایش است. براساس آمار UNISDR (استراتژی بینالمللی سازمان مللمتحد برای کاهش بلایا) در ١٢سال میان سالهای ٢٠٠٠ تا ٢٠١١، ١,١میلیون نفر به خاطر بلایای طبیعی جان خود را از دست دادهاند؛ ٢.٧میلیارد نفر متأثر شدهاند و در این میان ١.٣تریلیون (هزار میلیارد) دلار آمریکا خسارت وارد شده است. دو نکته در این مورد وجود دارد که اولا این تعداد تلفات انسانی و اقتصادی صرفا به دلیل بلایا و فجایع طبیعی (و نه ناشی از انسانها) است و ثانیا متاسفانه براساس آمارهای ثبتشده روزانه، تعداد تلفات جانی بسیار بیشتر از میزانی است که اعلام شده.
هر روز، انسانهای زیادی به دلیل سیل، خشکسالی، انفجار بمب، تصادفات جادهای و نزاعهای مرگبار جان خود را از دست میدهند، بسیاری از زندگیها نابود میشود و تعداد بیشتری از افراد بهطور دایم متأثر میشوند. همه افراد جانباخته، متأثر و خانوادههای آنها، دارای حقوقی هستند که باید برآورده شود. اگر اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر را در نظر بگیریم، سوالات مهمی پیش میآید که باید به آنها پاسخ داده شود:
١- اگر مردم روزانه جان و زندگی خود را از دست میدهند، پس تا چه اندازه و چگونه برای یک نفر حق داشتن زندگی، آزادی و امنیت وجود دارد؟
٢- آیا در چنین مواردی که فراتر از کنترل انسان هستند، هیچکس مسئول نقض حق زندگی، آزادی و امنیت انسانها نیست؟
٣- چه کسی مسئولیت توجه، محافظت، کمککردن و برآوردن حقوق افراد- ازجمله حق حفاظت از آسیبهای بلایای طبیعی- را برعهده دارد؟
٤- اگر زندگی، آزادی و امنیت افراد جزو حقوق آنهاست، برای اطمینان از اینکه این حقوق محترم شمرده میشوند، محافظت و در عمل برآورده میشوند، چه کاری باید صورت بگیرد؟ و چه کسی باید آن کار یا کارها را انجام دهد؟
جدا از سوالات بالا، یکی دیگر از مهمترین سوالاتی که بسیاری از منتقدان مطرح میکنند، این است که «آیا حقیقتا بلایا و فجایع طبیعی، کنش تصادفی طبیعت و فراتر از محدوده قدرت بشر است؟» یا اینکه آنها نتیجه فشار بر افراد آسیبپذیر هستند که باعث شده در خانههای با مقاومت کم و در محلههایی با تراکم زیاد، همچنین بدون اطلاعات و آموزش کافی زندگی کنند؟
جورج کنت، روزنامهنگار در مقالهای با عنوان «حق بشر برای امداد و کاهش فاجعه» اینطور مینویسد:
«بلایای طبیعی، شرایطی هستند که در آنها یک فرد ممکن است با موقعیتهایی مواجه شود که فراتر از توان و کنترل اوست. حقوق افراد برای داشتن شرایط زندگی مناسب و استاندارد در همه زمانها صادق است، یعنی اینطور نیست که این حقوق صرفا در شرایط اضطراری یا شرایط عادی باشد. این حقوق در همه زمانها وجود دارند و سلبشدنی نیستند. این موضوع کاملا قابلدرک است که دولتها توانایی و ظرفیت محدودی برای اجرا و تضمین این حقوق دارند. با این حال اما اهمیت زیادی ندارد که منابع آنها تا چه اندازه ناچیز یا کم است؛ همه دولتها ملزم به انجام اقدامات مثبت برای محافظت از جان افراد هستند و همچنین موظفند از وجود شرایط استاندارد و مناسب زندگی در هر شرایطی -نه صرفا در شرایط عادی- خصوصا در شرایط بحرانی، اطمینان حاصل کنند. چیزهای زیادی وجود دارند که میتوان آنها را با هزینههای پایین فراهم کرد، یا انجام داد.» این موضوع بسیار ضروری است که بفهمیم چگونه محافظت از انسانها در مقابل بلایای طبیعی و فجایع، یکی از حقوق اساسی انسانهاست. بنابراین باید اعلامیه جهانی حقوق بشر-که مهمترین توافق بینالمللی حقوقی میان انسانهاست- را در همه شئون زندگی برای همه مردم جهان در هر شرایطی- اعم از شرایط عادی یا بحرانی- تعمیم داد و به اصول انسانی و حقوقی آن ملتزم بود. شاید این اصول- قوانین منشور حقوق بشر- به لحاظ سیاسی و اجتماعی در بسیاری از کشورها، تا حد قابلقبولی اجرا شوند اما در شرایط بحرانها و فجایع طبیعی و غیرطبیعی به درستی اجرانمیشوند. مدلول این سخن، تعداد تلفات و کشتههای انسانی در بلایای طبیعی است. اگر انسانها، حق زندگیکردن دارند، چرا در هر روز، ٢٥١ نفر در اثر بلایا و فجایع طبیعی جانشان را از دست میدهند؟ اگر همه انسانها واجد حق داشتن غذا و سرپناه هستند، چرا در هر روز، ١٦هزار کودک بر اثر گرسنگی میمیرند؟ اینها مثالهای کوچکی بهمثابه مشتی نمونه خروار هستند که نشان میدهند قوانین و اصول منشور حقوق بشر در مورد بلایای طبیعی، چه بهعنوان پیشگیری و کاهش، چه به لحاظ امدادرسانی و چه به لحاظ بازیابی افراد بعد از فجایع و تبعات منفی آن بهدرستی و بهطور مناسب اجرا نمیشوند. درحالیکه یک انسان، مادامی که انسان بودنش را از دست نداده، یعنی تا لحظه مرگ دارای شأن و مرتبه انسانی است و به طریق اولی دارای حقوق اساسی یک انسان است؛ حال چه در شرایط عادی و روزمره، چه در شرایط بحران و اضطرار قرار داشته باشد.
گرچه دولتها نمیتوانند مانع بروز و وقوع بلایای طبیعی شوند به غیر از فجایعی که منشأ انسانی دارد اما میتوانند با تمهیدات لازم و اهمیت به حقوق افراد برای زندگی و ایمنی، اثرات و آسیبهای بلایای طبیعی در جوامع را تا حد امکان کم کنند. تجربه گذشته نشان داده است که هر یکدلاری که بهمنظور آمادگی در مقابل بلایا خرج یا سرمایهگذاری میشود، موجب نجات و اندوختن ٧ دلار در واکنش میشود.
اقدامات الزامی برگرفته از حقوق افراد
بهدنبال هر حقی، یک تکلیف برای طرف مقابل تعریف میشود، یعنی حقی که شما بر گردن دیگران دارید، تکلیف آنها در قبال شماست. به همین دلیل، بنابر حقوق مسلم انسانها (چه در زمان عادی و چه در زمان بحران) مبنی بر داشتن حق زندگی مناسب، غذا، خوراک، پوشاک و... به منظور فراهمکردن شرایط استاندارد زندگی، یکسری تکالیف بر گردن دولتها و قدرتهای محلی مثل شهرداریها و... در قبال مردم وجود دارد. همه این تکالیفها و الزامات -که بعضی از آنها به صورت قانون درآمده- برگرفته از حقوق انسانهاست. برخی از مهمترین حقوق بینالمللی انسانها در بلایای طبیعی عبارتند از:
١ زمانی که یک فاجعه طبیعی اتفاق میافتد و موجب به خطر انداختن زندگی، جسم و سلامتی افراد میشود و همچنین برای جوامع و افراد آن جامعه مخرب است، باید همه اقدامات مناسب و ضروری به منظور محافظت از افرادی که در خطر هستند، خصوصا گروههای آسیبپذیر تا حد امکان انجام شود.
٢ اگر چنین اقداماتی ناکافی بود، باید به افرادی که در معرض خطر قرار دارند، کمک شود تا منطقه خطر را تخلیه کنند و از آنجا دور شوند. اگر آن افراد نمیتوانند خود به تنهایی منطقه خطر را ترک کنند، باید با استفاده از تمام امکانات موجود، جهت دورکردن آنها از منطقه اقدام شود.
٣ کمک به افراد در جهت تخلیه محل زندگی، باید با نهایت احترام، حفظ شأن انسانی، آزادی و امنیت آنها انجام شود. همچنین محل زندگی، خانه و اموال آنها امن باقی بماند.
٤ همه افراد متأثر در بلایا، حق انتخاب محیط زندگی خود را دارند. به این معنا که بعد از مهیا شدن شرایط و مدیریت بحران، آنها حق دارند به محل زندگی و خانههایشان بازگردند، یا در همان مکان که پناهگاهشان است، باقی بمانند، یا حتی اگر مایل بودند، شهر جدیدی در کشورشان را برای زندگی انتخاب کنند.
٥ در طی شرایط بحران و بعد از فاز بحران، پرسنل اجرایی قانون و قدرتهای محلی باید تمام توان خود را جهت انجام اقدامات موثر برای اطمینان از ایمنی افراد متأثر از بلایا به کار بگیرند.
٦ اقدامات مناسب بهمنظور محافظت از افراد متأثر از بحران-خصوصا زنان و کودکان- باید به سرعت و تا حد امکان سریع در مقابل بکارگیری اجباری کودکان، خشونت علیه آنها، قاچاق انسان و سایر انواع بردهداری مدرن و غیرمدرن مثل فروش زنان و دختران برای ازدواج اجباری و تنفروشی صورت پذیرد.
٧ اقدامات مناسب باید بهطوری صورت بپذیرند که افراد متاثر از بلاهای طبیعی، خصوصا آنهایی که مجبور به جابهجایی و تخلیه خانه شدهاند، دسترسی آزادانه و غیرتبعیضآمیز به کالاها و خدمات و نیازهای اصلی داشته باشند. خصوصا دسترسی مناسب، برای گروههای آسیبپذیر مانند خانوادههای تکسرپرست، افراد پیر، افراد دارای معلولیت، افراد تنها و کودکان مهجور.
٨ در طی وقوع یا بعد از فاز بحران در بلاهای طبیعی، غذا، آب، مناسب، شرایط بهداشتی، پناهگاه، پوشاک و سایر خدمات سلامتی باید برای افراد متأثر از فجایع طبیعی فراهم شود. تهیه و تدارک کالاها و خدمات مورد نیاز، باید بدون هیچ رفتار تبعیضآمیزی و بدون درنظر گرفتن نژاد، رنگ پوست، جنسیت، دین و مذهب، عقاید سیاسی و سایر عقاید، طبقه اجتماعی، ویژگیها، تاریخ تولد، سن، معلولیت و سایر موارد مرتبط صورتبپذیرد.
٩ قربانیان تجاوز جنسی و سایر افرادی که از آنها سوءاستفاده و به آنها توهین شده است، نیازمند توجه ویژه و مراقبتهای روانی- اجتماعی هستند.
١٠ تا جایی که ممکن است باید بدون هیچ نوع تبعیض، اقدامات درخور و مناسبی، به جهت انتقال سریع افراد از پناهگاههای موقتی به خانههای موقتی یا دایمی صورت پذیرد.
١١ پروژههایی برای بازیابی و ترمیم فعالیتهای اقتصادی، فرصتها و معیشت افراد که بهخاطر یک فاجعه طبیعی مختلشدهاست باید هرچه زودتر و تا حد ممکن بهطور کامل آغاز شود.
این موارد بیانشده تنها بخشی از حقوق اساسی انسانها در زمان بحرانهای طبیعی و بعد از آن هستند. این موارد، گرچه به شکل قانون درآمده است اما پیش از قانون بودنشان، برگرفته از حقوق مسلم انسانهاست. در هر حال، دولتها و قدرتهای محلی در یک جامعه باید در جهت پاسداری از حقوق شهروندانشان نهایت تلاش را انجام دهند و این نهتنها یک وظیفه قانونی، بلکه یک تکلیف اخلاقی برای آنهاست. برچسبها:
|
|